یکى از طلبه هاى مرحوم شیخ محمد طه نجف (از علماى بزرگ نجف اشرف که پیش از مرحوم خراسانى مقام مرجعیت داشت) استاد و جمعى از طلاب را به میهمانى در خانه خود دعوت کرد. مرحوم شیخ محمد طه نجف دعوت را پذیرفت. میزبان سفره اى گسترد و با نان و خرما از حاضران پذیرایى کرد. همگان نان و خرما خوردند، اما شیخ به خوردن خرما بسنده کرد. اصرار صاحب خانه نیز نتوانست شیخ را وادار به خوردن نان کند. این کار شیخ تعجب حاضران را برانگیخت و استاد دلیل این کار را نیز بیان نکرد. روزى یکى از طلاب خدمت استاد رسید و علت نخوردن نان را از ایشان پرسید و براى روشن شدن قضیه، به شدت پافشارى کرد. استاد در پاسخ گفت: به دلیل حرمت یا نجاست نبود که از خوردن نان خوددارى کردم، بلکه از آن جهت بود که بانویى که نان را پخته بود، براى تهیه آن، فضیلت نماز اول وقت را از دست داده بود. طلبه سؤال کننده، محضر استاد را ترک کرد و شتابان خود را به طلبه میزبان رساند و ماجرا را با او در میان گذارد. صاحب خانه از آن زن ما وقع را پرسید و آن زن گفته شیخ محمد طه نجف را به طور کامل تأیید کرد. جاى تأمل دارد که: شیخ محمد طه نجف چگونه و با کدام پشتوانه اى به این حقیقت پى برده بود؟



مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها